رادینرادین، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

مرد کوچک خونه

عشق من به رادینم

دلم می خواهد شعر هایم در آینه ها،جنگل ها و در باغستانهای بزرگ تکثیر شود اگر بخواهی می توانی صدای قلبم را در شعرهایم،در کاشی های آبی و در شاخه های بی برگ بشنوی من سالها همنشین حرف و صوت و کلمه بوده ام تا بگویم هیچ کجای جهان زیبا تر از چشمان تو نیست اگر چه هیچ گاه شاخه گلی به دستت نداده ام و در خیابان سبز زندگی دوشادوش تو قدم نزده ام، تمام گلها را به خاطر شباهتی که به عطر تو دارند،ستوده ام من هرگز رودخانه ای را که عاشقانه به طرف تو می آید،گل آلود نکرده ام و پرندگانی را که در گیسوان تو لانه دارند،نادیده نگرفته ام   نمی دانم بهشت کی و ازکجا شروع شده است،اما حتم دارم که تو آخرین ایستگاه بهشتی و چشم هر کس به تو بیفتد...
1 ارديبهشت 1390
1