رادینرادین، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

مرد کوچک خونه

رادین و باباشو و عمه هاش

سلام لپ لپ من دیروز دوشنبه 2 خرداد 90 بود مامانم رفته بود زاهدان قرار شده بود که صبحها رادینو باباش با کمک عمه هاش نگه داره..صبح وقتی از خونه می اومدم سرکار فکرم فقط پیش رادین بود ولی دستش درد نکنه باباش جاشو عوض کرده بود شیرشو داده بود وباخودش برده بود پیش عمه اش روح انگیز ، قبل رادین عمه طاهره اش همراه با پسرش ابوالفضل و عروس حامله اش شیما اونجا بودند بگم بهتون که حسابی به رادین خوش گذشته بود طوری که غذاشم خورده بود دسرشم خورده بود وبه اندازه  زیادم بازی کرده بود دلم براش لک می زد تااینکه موقع ظهر شد و باباش اومد که بریم دنبال رادین از پنجره که منو دید نمی دونید که چه دست و پایی می زد و وقتی که درو باز کرد چقد خوشحال بود فدای اون...
3 خرداد 1390
1