احساس شرمم از جگر گوشه ام
عزیز دل مامان اول از همه ازت عذر می خوام منو می بخشی مامان !
آره چند روزی که عزیزم داشتی بی قراری می کردی نه غذا میخوردی ونه بازی می کردی شبام که نمی خوابیدی منم که میدونی چقد رو تو حساسم وقتی این جوری می دیدمت ناخوداگاه گریه ام می گرفت .تا اینکه دیروز عصر اونقد تو بغلم این ور و اون ورت کردم که خسته شدم وقتی گذاشتمت زمین گریه کردی ،گفتم شاید جات کثیف تا پوشاکتو عوض می کردم دادو بیدادت زیاد شد عصبانی شدم سرت داد زدم بااینکه بعد پشیمون شدم و کلی بغلت کردم ولی هنوزم که هنوزه ناراحتم واون موقع احساس شرم کردم وقتی که شب هنگام بردمت دکتر فهمیدم که سرما خوردی ،قربون اون چشای نازت برم منو ببخش که من خیلی شرمنده تم ....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی