دندان در آوردن دلبندم
سلام پسر جون جونیم فکر نکنی که از یادت بردم دیروز کار داشتم نتونستم برات چیزی بنویسم الهی مامانی فدات بشه دیروز برای کنترل بردمت دکتر نمی دونی آقا دکتره چقد ازت خوشش اومده بود الهی فدات بشم می گفت خیلی پسر مودبی ولی بامن دعوا کرد وزنت که تغییر نکرده بود بهم گفت که خوب نتونستم بهت برسم باور کن مامانی توروح وجون منی با همه ی خستگی هیچ وقت ازت دریغ نمی کنم ولی خودت بازیگوشی و غذا درست حسابی نمی خوری دکترت گفت که باید همیشه با قاشق دنبالت باشم چی میشه کرد این کارم میکنیم راستی عزیرم داری کم کم مرد میشی دندوناتم در عرض ۲ هفته بیرون می زنهنمی دونی چقد بلا وشیطون شدی ازاین ور خونه می غلتی می ری اون ور خونه هرکی بغلت می کنه شروع به خوردنش می کنی الهی مامان قربونت بره صبح که می اومدم سرکار یهو از خواب پریدم دیدم که دیرم شده رفتم دست وصورتموبشورم که دیدم رفتی جای من خوابیدی اونقد شیرین خوابیده بودی که ترسیدم بوست کنم از خواب بپری صبح که نتونستم ببوسمت ول الان می بوسمت
راستی دندون در آوردنت مبارک